سفارش تبلیغ
صبا ویژن

PLC چیست؟

PLC چیست؟

توسط شرلی ام. هورد

منتشر شده در SEDL Letter جلد XIX، شماره 1، آوریل 2007، توسعه کارکنان یادگیرندگان

در کنفرانس‌هایی که تعداد زیادی از مربیان جمع می‌شوند، مکرراً این جملات را می‌شنوید، "اوه، بله، ما یک جامعه یادگیری حرفه‌ای هستیم. ما همیشه ملاقات می‌کنیم." گاهی اوقات می شنوید، "مدیر ما به هر یک از ما کتابی در مورد جوامع یادگیری حرفه ای داد. قرار است دور هم جمع شویم و یکی را تشکیل دهیم."

 

جامعه یادگیری حرفه ای، یا PLC، بسته به اینکه چه کسی آن را تعریف می کند، به روش های بی پایانی مشخص شده است. بسیاری ادعا می کنند که یک PLC را در مدرسه خود ایجاد کرده اند، اما پس از بررسی بیشتر، مشخص می شود که این یک PLC واقعی نیست. PLC ها در زمینه آموزش معمول نیستند و اغلب اشتباه گرفته می شوند، علیرغم اینکه برای نزدیک به 15 سال به عنوان یک استراتژی بهبود مدرسه مطرح می شوند. این مقاله پنج ویژگی مبتنی بر تحقیق PLC را مورد بحث قرار می‌دهد و معنای PLC بودن را روشن می‌کند.

 

باورها، ارزش ها و چشم انداز مشترک

چشم انداز این روزها یک اصطلاح پیش پا افتاده است و در زمان های مختلف به مأموریت، هدف، اهداف، مقاصد یا برگه ای که در نزدیکی دفتر مدیر نصب می شود اشاره دارد.

اگر با یک PLC واقعی درگیر هستید، توصیف ایزاکسون و بامبورگ از چشم انداز مدرسه درست نخواهد بود. ارزش ها و باورها رفتار افراد را بدون توجه به اینکه کجا کار می کنند یا در چه تلاشی هدایت می کنند. بنابراین، یکی از ویژگی های اساسی PLC، ماموریت و اهداف مشترکی است که کارکنان آن را هدف مشترک خود می دانند. در PLC، با همکاری افراد در طول زمان، چشم انداز رشد می کند. جامعه یک چشم انداز مشترک از پیشرفت هایی که در جهت افزایش یادگیری دانش آموزان کار خواهند کرد، ایجاد می کند. چشم انداز مشترک تصویر ذهنی از آنچه برای کارکنان و جامعه مدرسه مهم است است. این تصویر هنگام برنامه ریزی با همکاران و ارائه آموزش در کلاس درس در نظر گرفته می شود.

این نقش مدیر است که به طور مستمر چشم انداز را به همه ذینفعان منتقل کند. مدیر اصلی تصاویر قدرتمندی را بیان می کند که تعهد همه را به چشم انداز تشویق می کند. در سرتاسر مدرسه و جامعه، یادآوری هایی در مورد اینکه پیشرفت دانش آموزان با کیفیت بالا و یادگیری موفق دانش آموز چگونه به نظر می رسد ارسال می شود. آثار دانش آموز به طور برجسته در مدرسه نمایش داده می شود. توضیحات و نمونه هایی از موفقیت و یادگیری با کیفیت بالا در خبرنامه مدرسه، روزنامه محلی و حتی به طور خلاصه بر روی بنرها، برچسب های ضربه گیر و خیمه شب بازی بیرونی مدرسه به اشتراک گذاشته شده است. تمرکز همیشه بر دانش آموزان و یادگیری است.

 

رهبری مشترک و حمایتی

از تغییرات مدرسه و ادبیات رهبری آموزشی مشخص است که هر تغییری در مدرسه باید مورد پذیرش، قدردانی و پرورش مدیر قرار گیرد. در مورد PLC ها، پذیرش، قدردانی و پرورش تغییر ممکن است برای برخی از اصول یک چالش دشوار باشد زیرا یکی از ویژگی های تعیین کننده PLC این است که قدرت، اختیار و تصمیم گیری به اشتراک گذاشته شده و تشویق می شود.

 

لوسیان کارمایکل (1982)، اولین مدیر مقیم مرکز اصلی دانشگاه هاروارد و مدیری که یک PLC را در مدرسه خود پرورش داد، در مورد موقعیت اقتدار و قدرتی که معمولاً توسط مدیران اداره می شود بحث کرد که در آن کارمندان آنها را عاقل و عاقل می دانند. تمام صلاحیت او تاکید کرد که مدیران این "توانایی همه جانبه" را درونی کرده اند. اعضای کارکنان اغلب آن را تقویت می‌کنند و اعتراف به اینکه خودشان می‌توانند از فرصت‌های توسعه حرفه‌ای بهره ببرند یا تشخیص پتانسیل پویای مشارکت کارکنان در تصمیم‌گیری را برای مدیران دشوار می‌سازد. علاوه بر این، زمانی که موقعیت مدیر کاملاً مسلط است، برای کارکنان دشوار است که نظرات یا ایده های متفاوتی در مورد اثربخشی مدرسه ارائه دهند. کارمایکل و بعداً کلاین کراخت (1993) پیشنهاد کردند که مدیران نیز باید یادگیرنده باشند. کلاین کراخت خاطرنشان کرد که در جوامع یادگیری، الگوی سنتی که "معلمان آموزش می دهند، دانش آموزان یاد می گیرند و مدیران مدیریت می کنند، کاملاً تغییر می کند."

ساختار PLC یکی از یادگیری مستمر بزرگسالان، همکاری قوی، مشارکت دموکراتیک، و اجماع در مورد محیط مدرسه و فرهنگ و چگونگی دستیابی به محیط و فرهنگ مطلوب است. در چنین فرهنگ دانشگاهی، مربیان با یکدیگر در مورد عملکرد خود صحبت می کنند، دانش را به اشتراک می گذارند، یکدیگر را مشاهده می کنند، و ریشه موفقیت یکدیگر را دارند (بارث، 2006). این رابطه جدید بین مدیران و معلمان ایجاد شده است که منجر به رهبری مشترک و جمعی در مدرسه می شود که در آن همه کارکنان به طور حرفه ای رشد می کنند و در جهت یک هدف کار می کنند.

 

 

یادگیری جمعی و کاربرد آن

یک PLC با یادگیری جمعی که رخ می دهد نشان داده می شود. کارکنان حرفه‌ای از همه بخش‌ها و سطوح پایه گرد هم می‌آیند تا به صورت دانشگاهی تحصیل کنند و به صورت مشترک کار کنند. آنها درگیر تحقیقات دانشگاهی می شوند که شامل تفکر و بحث متمرکز بر آموزش و یادگیری دانش آموزان است. آنها به طور مداوم در حال یادگیری با هم هستند. به عنوان مثال، یک گروه ممکن است شروع به تحقیق کنندداده های عملکرد دانش آموز برای ارزیابی موفقیت ها و نیازهای دانش آموزان. از طریق تأمل و بحث، گروه مناطقی را که نیاز به توجه دارند را شناسایی می‌کنند – حوزه‌هایی که در آن‌ها نیاز به یادگیری محتوا یا استراتژی‌های آموزشی جدید دارند. سپس گروه بررسی می کند که چگونه محتوا یا استراتژی های جدید را یاد خواهند گرفت. اعضای گروه ممکن است تصمیم بگیرند که از یکی از کارکنان، از یک متخصص دفتر مرکزی، از یک همکار در مدرسه دیگر یا از یک مشاور خارجی یاد بگیرند. کارکنان پس از اینکه آموخته های خود را به عمل آوردند، چرخه دیگری از تامل، بحث و ارزیابی را طی می کنند. به عبارت دیگر، یادگیری مستمر است.

 

توجه به این نکته مهم است که PLC فقط در مورد همکاری معلمان نیست. این شامل همکاری برای یادگیری با هم در مورد موضوعی است که جامعه آن را مهم می داند. با همکاری، اعضای کارکنان پایگاه های دانش مشترکی را ایجاد می کنند که به افزایش امکانات برای چشم انداز جامعه کمک می کند.

 

شرایط حمایتی

دو نوع شرایط حمایتی برای عملکرد مولد PLC ها وجود دارد: (1) شرایط لجستیکی مانند عوامل و منابع فیزیکی و ساختاری، و (2) ظرفیت ها و روابط ایجاد شده بین اعضای کارکنان تا بتوانند به خوبی و مولد با هم کار کنند.

 

عوامل فیزیکی و ساختاری

تعیین زمان برای ملاقات یکی از مهمترین عوامل در ایجاد PLC است. بوید (1992) فهرستی از عوامل فیزیکی مورد نیاز را در زمینه ای که منجر به تغییر و بهبود می شود برشمرده است: در دسترس بودن منابع مورد نیاز. برنامه ها و ساختارهایی که انزوا را کاهش می دهند. و سیاست‌هایی که استقلال بیشتری را فراهم می‌کنند، همکاری را تقویت می‌کنند، ارتباطات مؤثر را فراهم می‌کنند و توسعه کارکنان را فراهم می‌کنند. لوئیس و کروز (1995) فهرست مشابهی را ارائه می دهند: زمان ملاقات و گفتگو. نزدیکی فیزیکی کارکنان به یکدیگر؛ نقش های آموزشی که به یکدیگر وابسته هستند؛ ساختارهای ارتباطی؛ استقلال مدرسه؛ و توانمندسازی معلمان

 

در ارتباط با چالش‌های زمان و مکان، ممکن است برای کارکنان بزرگ مدرسه (افرادی که بیش از 30 تا 35 عضو هستند) لازم باشد که گروه‌های کوچک‌تری تشکیل دهند تا برای یادگیری با هم ملاقات کنند.

 

عوامل رابطه ای و ظرفیت های انسانی

گرد هم آوردن افرادی که به یکدیگر احترام نمی گذارند یا به یکدیگر اعتماد ندارند مشکل ساز است. رولاند بارت (2006، ص 8) در مقاله‌ای اخیر در رهبری آموزشی، نوشت: «ماهیت روابط بین بزرگسالان در یک مدرسه بیش از هر چیز دیگری بر شخصیت و کیفیت آن مدرسه و موفقیت دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارد. ... روابط بین مربیان در یک مدرسه همه روابط را در فرهنگ مدرسه تعریف می کند."

 

یک PLC نه تنها به روابط صمیمانه بین بزرگسالان یک مدرسه بلکه به روابط دانشگاهی و اعتماد نیاز دارد. بارث (2006، ص. 11) بین روابط همبستگی و دانشگاهی به این صورت تمایز قائل می شود: "مکالمه در مورد رد ساکس یا یانکی ها می تواند قابل توجه و پر جنب و جوش باشد - نمونه ای از رفتار صمیمی." شاخص‌های دانشگاهی بارت شامل موارد زیر است: مربیان با یکدیگر در مورد تمرین صحبت می‌کنند، دانش مهارت خود را به اشتراک می‌گذارند، در حالی که مشغول تمرین هستند، یکدیگر را مشاهده می‌کنند و برای موفقیت یکدیگر ریشه‌یابی می‌کنند. در حالی که روابط صمیمی مهم هستند، این روابط دانشگاهی است که برای PLC ضروری است و ایجاد آن دشوارتر است.

 

اعتماد مبنایی را برای ارائه و پذیرش بازخورد به منظور تلاش در جهت بهبود فراهم می کند. ایجاد اعتماد مستلزم زمان قابل توجه و فعالیت‌های مناسب است که فرد را قادر می‌سازد تا اعتماد همکاران را تجربه کند و برای تکمیل این چرخه، قابل اعتماد شود.

 

مدیران می‌توانند با پرورش ظرفیت‌های انسانی مورد نیاز کار PLC، به نگرش‌ها و روابط مورد نیاز کارکنان مدرسه کمک کنند. آنها این کار را با کمک به کارکنان برای ایجاد ارتباط با یکدیگر، فراهم کردن فعالیت‌های اجتماعی برای اعضای کارکنان انجام می‌دهند تا در سطح شخصی یکدیگر را بشناسند (مانند جلسات اجتماعی بستنی، بازی‌های والیبال بعد از مدرسه در سالن بدنسازی مدرسه، یا صرف شام) یک محیط دلسوز نمونه‌ای از این مورد آخر، مدیری است که برای معلمی «فرعی» کرد تا بتواند والدین بیمار را نزد پزشک ببرد.